زمان تقریبی مطالعه: 10 دقیقه
 

اسکیزوفرنی شکل





اسکیزوفرنی‌ شکل، یکی از مباحث مطرح در آسیب‌شناسی روانی در علم روانشناسی بوده و اصطلاح اسکیزوفرنی‌ شکل، در لغت به این معنا است که این اختلال مشابه با اختلال اسکیزوفرنی (Schizophrenia) بوده، اما در سیر و نشانه‌ها به گونه‌ای متفاوت است. به عبارت دیگر، افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی‌شکل، نشانه‌های روان‌گسیختگی (Psychosis) را دارند (آنچه که در نوع اسکیزوفرنی مشاهده می‌شود) به جز مدت زمان تعریف‌شده برای آن اختلال (اسکیزوفرنی). در این مقاله بعد از بررسی اسکیزوفرنی‌ شکل و بیان تفاوت آن با اسکیزوفرنی به بیان نظریات پیرامون سبب‌شناسی و درمان این اختلال می‌پردازیم.

فهرست مندرجات

۱ - اسکیزوفرنی
۲ - طول مدت ابتلا
۳ - سبب‌شناسی و درمان
       ۳.۱ - سبب شناسی
              ۳.۱.۱ - نظریات زیستی
                     ۳.۱.۱.۱ - ساختار و عملکرد مغز
                     ۳.۱.۱.۲ - انتقال‌دهندگان عصبی
                     ۳.۱.۱.۳ - ژنتیک
              ۳.۱.۲ - نظریات روان‌شناختی
                     ۳.۱.۲.۱ - روان‌پویایی فروید
                     ۳.۱.۲.۲ - رفتارگرایی
                     ۳.۱.۲.۳ - دیدگاه شناختی
       ۳.۲ - درمان
۴ - پانویس
۵ - منبع

۱ - اسکیزوفرنی



ویژگی‌های اختلال اسکیزوفرنی عبارت است از: نشانه‌های مثبت مانند هذیان‌ها، توهمات، گفتار آشفته، رفتار آشفته و نشانه‌های منفی مانند بی‌تفاوتی عاطفی، فقدان تکلم و بی‌ارادگی، به نوعی که مشکلات مطرح‌شده منجر به کژکاری و افت فرد در زندگی شخصی و خانوادگی، کارکردهای اجتماعی و تحصیلی وی می‌شود.
[۱] مجتهدی، سیدیوسف و دیگران، دستیابی سریع به اصول بیماری‌های روان‌پزشکی، ج۱، ص۸۱، تهران، آسمان، ۱۳۷۷، چاپ اول.

از نظر بررسی طول مدت اسکیزوفرنی، باید اشاره کرد که اگر افراد مبتلا به این اختلال دچار آشفتگی شوند، باید حداقل دو مورد از نشانه‌ها به مدت شش ماه ادامه داشته باشد و دست‌کم، فرد یک ماه نشانه‌های فعال را به همراه داشته باشد، در این صورت می‌توان تشخیص اسکیزوفرنی گذاشت.
[۲] هالجین، ریچارد. پی و کراس ویتبورن، سوزان، آسیب‌شناسی روانی، ج۲، ص۱۲۸، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۴، چاپ اول.

اسکیزوفرنی، خود برحسب نوع و نشانه‌های فرد مبتلا دارای اقسامی است که به‌طور خلاصه فقط به بیان نام آنها بسنده می‌کنیم، اسکیزوفرنی نوع کاتاتونیک، اسکیزوفرنی نوع آشفته، اسکیزوفرنی نوع پارانوئید، اسکیزوفرنی نوع نامتمایز و اسکیزوفرنی نوع باقیمانده.
[۳] روزنهان، دیوید. ال و سلیگمن، مارتین‌ای. پی، آسیب‌شناسی روانی، ج۲، ص۱۷۰، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۵، چاپ پنجم.


۲ - طول مدت ابتلا



در رابطه با اسکیزوفرنی‌شکل، همان‌گونه که در ابتدا اشاره شد، تفاوت در طول مدت ابتلای فرد می‌باشد. به این‌گونه که افراد مبتلا به این اختلال، حداقل یک ماه اما به مدت کمتر از شش ماه، دوره‌ای را تجربه می‌کنند که دست‌کم دو نشانه اسکیزوفرنی را دربرداشته باشد و با توجه به این نکته که نشانه‌ها ناشی از اختلالی دیگر، بیماری جسمانی و یا مصرف مواد نباشد.
[۴] شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۱۱۵، تهران، رشد، ۱۳۸۳، چاپ هفتم.
این اختلال در نوجوانان و جوانان شایع‌تر بوده و شیوع آن کمتر از نصف میزان شیوع اسکیزوفرنی است.
[۵] مجتهدی، سیدیوسف و دیگران، دستیابی سریع به اصول بیماری‌های روان‌پزشکی، ج۱، ص۹۵، تهران، آسمان، ۱۳۷۷، چاپ اول.


۳ - سبب‌شناسی و درمان



در رابطه با سبب‌شناسی اختلال اسکیزوفرنی‌شکل و همچنین درمان این اختلال، مطالب کاملا مشابه اختلال اسکیزوفرنی است. به عبارتی، برای بیان نظریات مربوط به سبب‌شناختی و درمان به علت عدم وجود تعریف واحد، نظریه‌پردازان و محققان اصطلاح "اختلال‌های طیف اسکیزوفرنیک (Schizophrenic spectrum disorders)" را بیان کردند که در آن، یک طیف در نظر گرفته‌شده که یک سر آن اسکیزوفرنی به معنای خاص خود و در طرف دیگر طیف، اختلال‌های خلقی با ویژگی‌های روان‌پریشی قرار دارد و در طول این طیف، اختلال‌های شبه‌اسکیزوفرنی یا اختلال‌هایی که علایم روان‌پریش دارند قرار می‌گیرند که از جمله آنها اختلال اسکیزوفرنی‌شکل است. بنابراین بحث سبب‌شناسی و درمان، در کلیه این اختلالات به‌طور عام مورد بحث قرار گرفته و یکسان است.
[۶] هالجین، ریچارد. پی و کراس ویتبورن، سوزان، آسیب‌شناسی روانی، ج۲، ص۱۵۱، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۴، چاپ اول.


۳.۱ - سبب شناسی


نظریات مربوط به سبب‌شناسی در دو دسته قرار می‌گیرند: نظریات زیستی و نظریات روان‌شناختی که به علت گستردگی مطالب به‌طور خلاصه به معروف‌ترین و مطرح‌ترین این نظریات اشاره می‌شود.

۳.۱.۱ - نظریات زیستی


در نظریات زیستی، اختلالات طیف اسکیزوفرنیک سه عامل ساختار و عملکرد مغز، انتقال‌دهندگان عصبی و ژنتیک مطرح هستند که به بیان آنها می‌پردازیم.

۳.۱.۱.۱ - ساختار و عملکرد مغز


با پیشرفت‌های علمی که از نیمه دوم قرن بیستم صورت گرفت (از جمله برش‌نگاری کامپیوتری مغز CT یا CAT و MRI)، پژوهشگران قادر شدند که با تصویربرداری از مغز به یافته‌هایی دست یابند. یکی از باثبات‌ترین کشفیات این بوده که، مغز افراد مبتلا به اختلالات طیف اسکیزوفرنیک بطن‌های بزرگتری دارد
[۷] کارلسون، نیل‌آر، مبانی روان‌شناسی فیزیولوژیک، ص۴۳۰، ترجمه مهرداد پژهان، اصفهان، غزل، ۱۳۸۰، چاپ سوم.
و بزرگ شدن مغز معمولا با پلاسیدگی مغز و تحلیل رفتن بافت آن همراه است. کاهش حجم مغز در قطعه پیشانی و گیجگاهی، همین‌طور در مراکز تقویت‌کننده در تالاموس که اطلاعات حسی را به قشر مخ منتقل می‌کنند نیز بارز است.
[۸] روزنهان، دیوید. ال و سلیگمن، مارتین‌ای. پی، آسیب‌شناسی روانی، ج۲، ص۱۵۲، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۵، چاپ پنجم.


۳.۱.۱.۲ - انتقال‌دهندگان عصبی


فرضیه دیگری با عنوان فرضیه دوپامین (Dopamine hypothesis) مطرح است که طبق این فرضیه، جدیدترین یافته‌ها حکایت از این دارد که نابهنجاری‌هایی در گیرنده دوپامین خاصی به نام گیرنده D۲ در اختلالات این طیف دخالت دارند.

۳.۱.۱.۳ - ژنتیک


بررسی‌های وراثت‌شناختی نیز اثر ژنتیک را در این اختلالات تایید می‌کند. به عنوان مثال، مطالعات خویشاوندی با افراد اسکیزوفرنی ثابت کرده که هر چه یک خویشاوند به فرد مبتلا نزدیک‌تر باشد (از نظر وابستگی خونی)، احتمال تطابق بیشتر است.
[۹] دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۲، ص۴۱۸، تهران، سمت، ۱۳۸۳، چاپ سوم.

در پژوهش اختلالات طیف اسکیزوفرنیک از نقشه‌برداری ژنتیکی به‌طور گسترده استفاده شده و چند ژن اسکیزوفرنی از این روش شناسایی شده‌اند. از آن زمان انواع کروموزوم‌ها (۶، ۸، ۱۳، ۲۲) به عنوان محل‌های احتمالی شناسایی شده‌اند.
[۱۰] هالجین، ریچارد. پی و کراس ویتبورن، سوزان، آسیب‌شناسی روانی، ج۲، ص۱۶۰، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۴، چاپ اول.


۳.۱.۲ - نظریات روان‌شناختی


در رابطه با نظریات روان‌شناختی مربوط به اختلالات این طیف که اسکیزوفرنی‌شکل هم شامل آنها می‌شود، نظریات مختلفی بیان می‌گردد.

۳.۱.۲.۱ - روان‌پویایی فروید


فروید، معتقد است که نوع روان‌گسیختگی از تعارض بنیادی بین تمایل به ارضاء کشاننده‌ای و خواسته‌های جهان واقعی ناشی می‌شود. به عبارتی، زمانی که جهان بیرون خشن و فاقد حمایت‌گری باشد "من" افراد روان‌گسیخته به پایین‌ترین سطح تحول خود یعنی نقطه‌ای قبل از شکل‌گیری من و قبل از بازشناسی جهان بیرونی و درونی واپس‌روی می‌کند.
[۱۱] دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۲، ص۴۲۷، تهران، سمت، ۱۳۸۳، چاپ سوم.


۳.۱.۲.۲ - رفتارگرایی


دیدگاه رفتارگرایی با استفاده از شرطی‌سازی کنشی – ابزاری به تبیین روان‌گسیختگی پرداخته است. اولمن، کاسنر و لیبرمن، اعتقاد دارند که افراد به واسطه اطرافیان و محیط، رفتار را می‌آموزند و اگر به محرک‌های مختلف به گونه‌ای که از لحاظ اجتماعی پذیرفتنی است، پاسخ دهند نیازهای عاطفی خود را ارضاء می‌کنند که این ارضاء، نوعی تقویت تلقی می‌گردد. در غیر این صورت (در صورت عدم دریافت تقویت) تمایل خود را به عالم بیرونی از دست داده و معطوف به عالم درونی افکار و خیالات می‌شوند، چرا که برای فرد تقویت‌کننده‌تر است.
[۱۲] دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۲، ص۴۲۸، تهران، سمت، ۱۳۸۳، چاپ سوم.

نظرات متعدد و مختلف دیگری نیز در این رابطه وجود دارد. نظریاتی که به محیط پر استرس زندگی افراد مبتلا توجه داشته و محیط را علت این اختلال در نظر می‌گیرد. یا نظریاتی که بحث والدین را مطرح می‌کنند و اعتقاد آنان بر این است که والدین افراد روان‌گسیخته، افرادی سرد، سلطه‌جو و بی‌تفاوت به نیازهای فرزندان بوده‌اند و همچنین پاره‌ای از والدین به‌طور مداوم یک زوج پیام متناقض را به فرزندان منتقل می‌کنند و بدین ترتیب کودک را در موقعیت "ارتباط متناقض" قرار می‌دهند. به‌گونه‌ای که این حالت، سردرگمی را در کودک به وجود می‌آورد و به او می‌باوراند که هر عملش برای والدین ناخوشایند و نادرست است، چرا که در گفتار و عمل رفتارهای نامتناقضی را از والدین دریافت می‌کند.
[۱۳] دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۲، ص۴۳۰، تهران، سمت، ۱۳۸۳، چاپ سوم.


۳.۱.۲.۳ - دیدگاه شناختی


دیدگاه شناختی، از سایر دیدگاه‌های روان‌شناختی در حیطه اختلالات روان‌گسیختگی، جدیدتر بوده و توجه خود را به بخشی از نشانگان این اختلال یعنی هذیان‌ها معطوف کرده است. پژوهش‌هایی که در این حیطه صورت گرفته، محدود و غیرمستقیم‌اند. دیدگاه شناختی، آشکارا نقش عوامل زیست‌شناختی را می‌پذیرد و در درک چگونگی تعامل فرایندهای روان‌شناختی با این عوامل کوشش به عمل می‌آورد.

۳.۲ - درمان


در مساله درمان اختلالات اسکیزوفرنی‌شکل، مشابه کلیه اختلالات طیف روان‌گسیختگی یا اسکیزوفرنیک، اولویت با دارودرمانی است. طبقه‌ای از داروها با نام داروهای نورولپتیک وجود دارند که آرام‌بخش‌های عمده هستند. نورولپتیک از کلمه یونانی "غلبه کردن بر عصب" به دست آمده است. شرط اساسی در تاثیر نورولپتیک‌ها مصرف بسیار حساب‌شده و طبق برنامه تعیین‌شده پزشک است. به‌طور کلی داروهای متداول سنتی در درمان این طیف از اختلالات عبارتند از: کلرپرومازین، تیوریدازین، تریفلوپرازین، تیوتیکسین،‌ هالوپریدول و فلوفنازین. امروزه داروهای جدیدی نیز مانند ریسپریدون، اولانزاپین و کوتیاپین مورد استفاده قرار می‌گیرند.
[۱۴] دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۲، ص۴۳۴، تهران، سمت، ۱۳۸۳، چاپ سوم.

درمان‌های روان‌شناختی نیز در درمان این اختلالات وجود دارد. از جمله، درمان رفتارگرایان است که با عنوان "اقتصاد ژتونی" نامیده می‌شود و طی آن فرد به خاطر رفتار مطلوب، با تراشه‌هایی به نام ژتون تقویت می‌شود و فرد از این ژتون‌ها برای رسیدن به امتیازات و فرصت‌های خاص استفاده می‌کند.
[۱۵] ساراسون، ایروین. جی و ساراسون، باربارا. آر، روان‌شناسی مرضی، ترجمه بهمن نجاریان و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۸۳، چاپ چهارم، جلد ۲، ص۵۹.

آموزش‌ مهارت‌های اجتماعی، مداخلات خانوادگی و محیط‌درمانی، شیوه‌های دیگری در حیطه درمانی فرد مبتلا به اسکیزوفرنی‌فرم به شمار می‌آیند.
[۱۶] دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۲، ص۴۳۹، تهران، سمت، ۱۳۸۳، چاپ سوم.


۴ - پانویس


 
۱. مجتهدی، سیدیوسف و دیگران، دستیابی سریع به اصول بیماری‌های روان‌پزشکی، ج۱، ص۸۱، تهران، آسمان، ۱۳۷۷، چاپ اول.
۲. هالجین، ریچارد. پی و کراس ویتبورن، سوزان، آسیب‌شناسی روانی، ج۲، ص۱۲۸، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۳. روزنهان، دیوید. ال و سلیگمن، مارتین‌ای. پی، آسیب‌شناسی روانی، ج۲، ص۱۷۰، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۵، چاپ پنجم.
۴. شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۱۱۵، تهران، رشد، ۱۳۸۳، چاپ هفتم.
۵. مجتهدی، سیدیوسف و دیگران، دستیابی سریع به اصول بیماری‌های روان‌پزشکی، ج۱، ص۹۵، تهران، آسمان، ۱۳۷۷، چاپ اول.
۶. هالجین، ریچارد. پی و کراس ویتبورن، سوزان، آسیب‌شناسی روانی، ج۲، ص۱۵۱، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۷. کارلسون، نیل‌آر، مبانی روان‌شناسی فیزیولوژیک، ص۴۳۰، ترجمه مهرداد پژهان، اصفهان، غزل، ۱۳۸۰، چاپ سوم.
۸. روزنهان، دیوید. ال و سلیگمن، مارتین‌ای. پی، آسیب‌شناسی روانی، ج۲، ص۱۵۲، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۵، چاپ پنجم.
۹. دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۲، ص۴۱۸، تهران، سمت، ۱۳۸۳، چاپ سوم.
۱۰. هالجین، ریچارد. پی و کراس ویتبورن، سوزان، آسیب‌شناسی روانی، ج۲، ص۱۶۰، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۱۱. دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۲، ص۴۲۷، تهران، سمت، ۱۳۸۳، چاپ سوم.
۱۲. دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۲، ص۴۲۸، تهران، سمت، ۱۳۸۳، چاپ سوم.
۱۳. دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۲، ص۴۳۰، تهران، سمت، ۱۳۸۳، چاپ سوم.
۱۴. دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۲، ص۴۳۴، تهران، سمت، ۱۳۸۳، چاپ سوم.
۱۵. ساراسون، ایروین. جی و ساراسون، باربارا. آر، روان‌شناسی مرضی، ترجمه بهمن نجاریان و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۸۳، چاپ چهارم، جلد ۲، ص۵۹.
۱۶. دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۲، ص۴۳۹، تهران، سمت، ۱۳۸۳، چاپ سوم.


۵ - منبع



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اسکیزوفرنی شکل»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۶/۰۶.    







آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.